ابهام در فرق فارق مصادیق فضیلت مداری و فایده گرایی.
در ذیل عنوان دین اقلی و اکثری کتاب بسط تجربه نبوی تالیف استاد فرزانه دکتر عبدالکریم سروش رابطه بین دین و اخلاق تبیین شده است . ایشان مقدمتا ارزش های اخلاقی را به دو دسته " خادم " و " مخدوم " تقسیم کرده اند . ارزش ها خادم ان هایی هستند که در خدمت زندگی هستند و مخدوم آن هایی هستند که زندگی برای آن هاست. ایشان با توجه به این که اکثر ارزش های اخلاقی را خادم ها تشکیل می دهند می گویند که اخلاق برای زندگی است : (( به قول اخلاقیون : (( هر مقامی ادبی دارد . )) یعنی اخلاق هر مقام عبارت است از ادب متناسب با آن مقام . گاهی جنگ می کنیم و گاهی صلح. جنگ ادب و اخلاق خاص خود را دارد و صلح آداب ویژه خود را.)) ( 1 )
از نگر این حقیر مفهوم اخلاق با این گزاره ها مخدوش و مبهم می شود به طوری که مشخص نیست آیا منظور از آداب جنگ همان اخلاقیات جنگ است ؟ اما مبرهن است که از نگاه بسیاری از فرهنگ ها و انسان ها خود جنگ یک امر غیر اخلاقی است و نمی توان اخلاقیات را در ذیل این عنوان مطرح کرد. اما می توان وجود آداب جنگ را پذیرفت و این آداب را همان استراتژی ها و شرایط یک جنگ دانست . به نظر می آید در این گزاره ها بین اخلاقیات و آداب خلطی صورت گرفته و برای برون رفت از این شبه ابتدا باید حدود و ثغور اخلاق مشخص شود تا بتوان مشخص کرد که ربطو نسبت اخلاق با مفهوم مانند جنگ چیست؟ در واقع به نظر می اید چنین تعبیری اخلاق را به آداب و استراتزی ها تقلیل می دهد.
((در حرب خدعه رواست ، دروغ گفتن و مکر کردن با دشمن جائز است. این ادب مقام جنگ است . شما در مقام دوستی و صلح حق ندارید خدعه کنید یا دروغ بگویید. )) ( 2 )
گزاره بالا به صراحت بر مبنای اخلاق فایده گرا ( 3 ) بنا شده است :
(( نکته مهم این است که دین درباره ارزش های مخدوم سنگ تمام گذاشته است . اما برای ارزش های خادم نه. چون این ارزش ها ( که اکثریت ارزش ها هم هستند ) کاملا به نحوه زندگی ارتباط دارند و در حقیقت آداب اند نه فضائل. )) ( 4 )
به نظر می آید گزاره فوق جمعی بین نگاه فایده گرا و اخلاق فضیلت گرا ( 5 ) است . به عده ای از اخلاقیات به صورت فایده گرا و به عده ای به صورت فضیلت گرا نگریسته شده است. اما سوال مهم آن است که چه استدلال و ممیزی می تواند تبیین کننده مصادیق اخلاق فایده گرا و نتیجه گرا باشد؟
به نظر می اید اگر نگاه فایده گرایی به اخلاقیات داریم باید آن را به تمام مصادیق تعمیم دهیم و مستثنایی در کار نباشد و اگر هم نگاه فضیلت مدار داریم بازهم تمام مصادیق امور اخلاقی را در بر بگیرد. مگر آن که بتوان مولفه هایی را نام بردکه بر اساس آن بتوان برای هر کدام از این دو نگاه مصادیقی را در ذیل هر عنوان قرار داد.
پس در این جا دو پرسش مهم مطرح است :
1- فرق فارق میان اخلاقیات و آداب چیست؟
2- چه مولفه ای ( در صورت وجود ) تبیین کننده تمایز مصادیق مختلف دو نگاه فایده گرا و فضیلت گرا است؟
پی نوشت ها :
1- آیین در آینه ، مروری بر آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش ، سروش دباغ، تهران : صراط ، 1383 برگه 106
2- همان ، برگه 107
3-utilitarianism
4- آیین در آینه ، مروری بر آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش ، سروش دباغ، تهران : صراط ، 1383 برگه 107
5-virtue ethics