سفر و جاجه جایی در زمان از پر چالش ترین و جذاب ترین مباحث علمی میباشد که در این مقاله به آن پرداخته میشود هم چنین در اثنای این مقاله نظریه ی جهان های موازی و توقف زمان نیز توضیح داده خواهند شد.
امکان سفر در زمان :
روش اول سفر در زمان از طریق رسیدن به سرعت نور.
مطابق قانون نسبیت انیشتین ، پیش بینی میشود که اگر جسمی به سرعتی بالاتر از سرعت نور دست یابد می تواند در زمان به طور معکوس حرکت کرده و در زمان سفر کند.
به نظر ایده جالبی می آید اما چند مشکل دارد:
اول اینکه طبق خود نسبیت خاص ، سرعت نور حد سرعت در جھان است و ھیچ جسمی نمیتواند به سرعت نور برسد ، دلیلش ھم این است که وقتی جسمی به سرعت نور نزدیک میشود،جرمش به بینھایت میل میکند و آنقدر سنگین میشود کھ برای حرکت دادنش به بینھایت انرژی نیاز است. بنابراین عملا نمیتوان به سرعت نور رسید.
مساله بعدی این است که ھیچ موجود زنده ای تحمل فشار بالای رسیدن به این سرعت را ندارد و بدن ھر جانداری که به سرعت نور نزدیک شود تجزیه میشود! بنابراین این روش عملا جواب نمیدھد.
روش دوم استفاده از اجسامی برای رساندن خود به سرعت نور است.
با اینکه فعلا انسان نمیتواند و تا آینده دور نخواھد توانس وسیله ای بسازد که اجسام را به سرعت نور برساند، اما میشود از پدیده ھای طبیعی مانند سیاه چاله ھا و کرمچاله ھا برای اینکار استفاده کرد.
در این روش، مساله انرژی ممکن است حل شود چون گرانش انقدر بالا است که حتی جسمی با جرم بینھایت ھم به داخل آن کشیده میشود.
ولی مشکلاتی ھم دارد:
ھرچند که مشکل اول یعنی انرژی بینھایت ممکن است حل شده باشد ولی مشکل دوم یعنی ھمان نداشتن توان تحمل فشار در جانداران سرجای خود است و حتی خیلی شدید تر است.
اول اینکه برای استفاده از سیاھچاله به عنوان وسیله ی سفر در زمان باید سیاھچاله دوار باشد:
سیاه چاله ھا را میتوان به ٢گونه نیز تقسیم کرد: نوع اول بسته است و اگر ھرچیزی به داخل آن بیافتد دیگر امکان خروج ندارد. اما نوع دوم سیاھچاله نوعی است که ته آن در حال دوران است و مثل یک قیف واقعی است که ته آن باز است و از طرف دیگر به جسمی به اسم سفیدچاله وصل است که بر خلاف سیاھچاله انحنای مثبت دارد و ھمه
چیز را به بیرون پرتاب میکنید ھمین نوع سیاھچاله است که می تواند سکوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد.
دوم اینکه فشاری که در آن وجود دارد به حدی است که ھیچ جانداری توان تحمل آن را ندارد و به ذرات اتم تجزیه میشود!
با استفاده از کرمچاله ھا میتوان با سرعتی بالا در فضا-زمان جابجا شد و حتی به جھان ھای دیگر رفت.
ولی بازھم مشکلاتی وجود دارد:
اول اینکه کرمچاله ھا مدل ھای ریاضی ھستند و ھنوز کرمچاله ی واقعی پیدا نشده ولی از نظر تئوری وجود آنھا پذیرفته شده است.
مشکل بعدی ناپایداری کرمچاله ھا است: ممکن است یک کرمچاله در دیک ثانیه به وجود بیاید یا از بین برود، ھم چنین قطر بسیار کوچکی دارد در حد قطر یک الکترون!
اگر جسمی ھم بتواند وارد آن شود و با مشکل قبلی یعنی تجزیه شدن ھم مواجه نشود، خود کرمچاله متلاشی میشود! بنابراین به طور کلی استفاده از این روش رسیدن به سرعت نور عملا غیر ممکن است. ولی شاید در آینده دور فرزندانمان راه ھای دیگری برای سفر در زمان پیدا کردند یا این مشکلات را حل کردند.
روش سوم سفر زمان از طریق عرفان و متافیزیک
با اینکه این روش به بحث ما ربطی ندارد ولی توضیحی مختصر درباره آن میدھیم.
مغز ما قابلیت ھای فوق العاده ای دارد و اگر بتوانیم از تمام توان آن استفاده کنیم قادر به ھرکاری ھستیم. مثلا دیده شده که افراد با استفاده از نیروی مغزشان اجسام را حرکت میدھند. این تنھا یکی از قابلیت ھای مغز ما است. تله پاتی(ارتباط 2 نفر از راه دور به وسیله ی مغز و بدن هیچ وسیله ی ارتباطی دیگر که نمونه ای از آن در 2 برادر دیده شده است که از فکر هم اگاهی داشتند) ، ھیپنوتیزم (فروبردن یک فرد به حالت خواب که در این حالت هر چه از فرد هیپنوتیزم شده پرسیده شود با کمال صداقت جواب خواهد داد) و ....از کارھای دیگری است که میتوان با مغز انجام داد. بنابه بعضی نظریات متافیزیکی ، مغز ما در تمام جھان ھای موازی که ما در آنھا ھستیم، در ارتباط است. یعنی اگر بتوانیم از این قدرت مغزمان استفاده کنیم میتوانیم در جھان ھا و زمان ھای مختلف به صورت روحی سفر کنیم، یعنی روحمان را از این جسم به جسم دیگری در زمان دیگری منتقل کنیم!
میگویند که بعضی از عارفان و درویشان قادر به این کار اند!
(منبع : مقاله زمان بزرگترین راز هستی تهیه شده توسط سھیل حاجی بابا)
نظریه جهان های موازی :
اولین بار نظریه "جھان ھای موازی (Parallel Universes)
در سال ١٩۵٧ توسط فیزیکدانی به نام ایورت (Hugh Everett) ارائه شد.
طبق این نظریه تمام احتمالات ممکن واقعا اتفاق می افتند ولی ھر کدام در یکی از جھان ھای موازی.
مثلا اگر کسی بخواھد انتخاب رشته کند چندین انتخاب دارد (ریاضی،تجربی،انسانی،فنی و ...) و اگر مثلا رشته ریاضی را انتخاب کند، در ۴ جھان موازی دیگر در رشته ھای دیگر درس میخواند!
(در یک جھان که جھان خود ماست ریاضی میخواند، درجھان دوم تجربی میخواند، در جھان سوم انسانی میخواند و در جھان چھارم حتی درس نمیخواند!!!)
بنابراین با ھر تغییر انسان یک جھان موازی به وجود می آید.
حال این سوال پیش می آید که این جھان ھا کجا ھستند؟
جواب این است آن ھاکه خیلی شبیه جھان ما ھستند خیلی نزدیک به ما قرار دارند ولی آن ھا که خیلی متفاوتند بسیار از جھان ما دورند.
بنابراین میلیون ھا جھان موازی در چند سانتی متری ما وجود دارند و میلیاردھا جھان دیگر نیز بسیار دور از ما وجود دارند مشابه شاخه ھای یک درخت.
جھانی وجود دارد که ما در آن ایرانی نیستیم، جھان دیگری وجود دارد که اصلا ھیتلر در آن به قدرت نمیرسد، جھانی داریم که در آن انیشتین خلافکار است ...!
ولی ھیچکدام از افراد این جھان ھا از وجود ھمدیگر خبر ندارند،ھمانطور که ما از کپی ھای خود در جھان ھای دیگر خبر نداریم وفکر میکنیم که فقط ما ھستیم.
"گذشته، حال، و آینده، ھم زمان جاری است!" هگل
جمله ی معروف هگل این بود که "سن کنونی خود را از تاریخ اکنون کم کنید تا برسید به آن (شمایی) که در آن زمان مشغول متولد شدن از شکم مادر بوده است!
آن (شما) اکنون کجاست بسیاری فکر میکنند که به مرور زمان نابود شده و تبدیل به (شمای) الان شده است لیکن چنین نیست آن (شما) هنوز هم در زمان خود مشغول متولد شدن است!
اما شما در زمان وی نیستید که او را ببینید!"
(منبع : مقاله زمان بزرگترین راز هستی تهیه شده توسط سھیل حاجی بابا)
توقف زمان :
زمان یکی از ابعاد بنیادین جهان ما است. تمامی تحولات جهان - از حرکت ابرها در آسمان گرفته تا تغییر فصول و از زندگی ما انسان ها گرفته تا چرخش کهکشان ها - همگی در بستر زمان صورت میگیرند. اما آیا ممکن است بُعد زمان به ناگهان از پهنه جهان محو شده و همه چیز در پهنه کیهان متوقف شود؟ هرچند باورنکردنی به نظر می رسد اما فیزیکدانی به نام خوزه سنوویلا و گروه تحقیقاتی اش در دانشگاه باسک در شهر بیلبائو در اسپانیا دقیقاً به چنین نتیجه ای رسیده اند.
سنوویلا و همکارانش هنگامی به این نتیجه شگفت انگیز رسیدند که مشغول کار بر روی نظریه ریسمان ها در فیزیک و کاربرد آن در عرصه کیهان شناسی بودند. نظریه ریسمان ها یکی از مهم ترین نظریات مطرح در فیزیک امروز است که دو پایه بنیادین فیزیک جدید یعنی فیزیک کوانتومی و نسبیت عام اینشتین را با همدیگر پیوند می دهد. براساس نظریه ریسمان ها کائنات بجای 4 بُعدی، 11 بُعدی است. بر مبنای این نظریه در گستره این هستی 11 بُعدی، جهان های بیشماری با ابعاد فضا-زمانی مختلف شناورند که جهان ما فقط یکی از این میلیاردها میلیارد جهان است. به عبارتی کل جهان ما همانند یک حباب 4 بُعدی است که در گستره نامتناهی اَبَر فضای 11 بُعدی شناور است. اما در گستره بیکران اَبَرفضا به غیر از جهان ما بیشمار جهان دیگر هم شناورند که هریک ابعاد فضا-زمانی خاص خود را دارند. اما براساس نظریه ریسمان ها، ابعاد فضایی یا زمانی این جهان ها می توانند به همدیگر تبدیل شوند.
درواقع محاسبات سنوویلا و همکارانش برمبنای نظریه ریسمان ها نشان می دهد که این پدیده شگفت انگیز هم اکنون در جهان ما در حال رخ دادن است: زمان در جهان ما در حال کُند شدن است و این روند همچنان ادامه خواهد یافت تا نهایتاً پس از میلیاردها سال بُعد زمان به طور کلی از پهنه کیهان محو شده و به بُعد مکان تبدیل خواهد شد. در آن هنگام همه چیز در گستره کیهان ناگهان متوقف خواهد شد و این لحظه از زندگی جهان دقیقاً همانند لحظه ای که با دوربین عکاسی ثبت شود برای همیشه در خاطره کیهانی ثبت خواهد شد. آری اینجا پایان زمان است، پایان تمامی رویدادها، ماجراها و داستان هایی که در طول این میلیاردها سال در جای جای جهان ما ورق خورده است. و بدین ترتیب داستان زندگی کل جهان ما که با بیگ بنگ (مِهبانگ یا انفجار بزرگ) متولد و آغاز شده بود برای همیشه به پایان می رسد و به خاطره کیهانی خواهد پیوست!
(منبع : وبلاگ فیزیک سلوک در ژرفای گیتی)