می دانم كه پوپر می گويد آنچه ابطال پذير نيست، يعنی آن دسته از قضايايی كه نتوان از قبل پيش بينی نمود كه در صورت تحقق چه اتفاقاتی به مثابه شواهد خلاف و ناقض فرضيه، آن گزاره را رد می نمايند؛ علمی نيستند و بايستی آن ها را همچون مكاتب فرويديسم و روانكاوی و ماركسيسم به عنوان سخنان شبه علمی به حساب آورد. اما متاسفانه به خاطر عدم مطالعه ی مستقيم متون اصلی پوپر، نتوانستم بفهمم كه طبق ديدگاه او، چه چيزی علم محسوب می گردد؛ فارغ از آن كه وی آنچه را كه ابطال ناپذير باشد، علم نمی شمارد. درواقع برايم مشخص است كه پوپر هر سخن علمی را ابطال پذير می داند اما در ديدگاه او، آيا هر آنچه نيز كه ابطال پذير است، علمی می باشد؟ پس رای پوپر را درمورد آنچه كه علمی است نمی دانم و تنها می دانم كه او چه چيزهایی را غيرعلمی(شبه علمی) می شمارد ولی طبق ديدگاه خودم، نمی توان هر آنچه را كه ابطال پذير است، علمی شمرد كه چنين سخنی را به همراه استدلال، شرح خواهم داد.
بسياری از حدس ها و فرضيات علوم، بعدا رد شده اند اما به هيچ وجه خرافات شمرده نشده اند و نمی شوند چرا كه مبتنی بر شواهد و آزمايشهايی تجربی به طور مستيم يا غيرمستيم بوده اند. اما بسياری از خرافات نيز ابطال پذير هستند مثل اين سخن كه در صورت ريختن خاك پشت سر مسافر، ديگر او برنخواهد گشت و اگر ما بخواهيم هر سخن ابطال پذير را علمی بشماريم، آن گاه مرزبندی علوم و خرافات را مخدوش نموده ايم.
اما اكنون می خواهم به بيان ديدگاه خودم در مورد آنچه كه نظريه ی علمی می باشد، بپردازم.
ديدگاه اينجانب درباره ی قضيه ی علمی:
*طبق شواهد تاريخ علم، قانون و گزاره ای علمی است كه اولا قاعده و قانونی كلی راجع به عالم طبيعت مادی باشد؛ ثانيا بر پايه ی شواهدی مستقيم يا غيرمستقيم تجربی از طبيعت باشد و ثالثا حتما بتوانيم آن فرضيه ی مورد نظرمان را در قالب فرمول رياضياتی و عددی نشان دهيم. (مثلا اگر سخن مان فقط اين باشد كه علت افتادن اجسام، نيروی جاذبه ای از سوی زمين است، سخنی غيرعلمی است ولی اگر بتوانيم همين تئوری را به شكل فرمولی نمايش دهيم، قضيه ای علمی است. مثلا تئوری های ژنتيك و وراثت علمی می باشند، زيرا علاوه بر برخورداری از دو شرط پيشين مذكور، چون پای رياضيات و حتی منطق فازی و محاسبات عددی به ميان می آيد اما مثلا بحث يونگ راجع به ناخودآگاه جمعی و تاريخی غيرعلمی است چون با هيچ فرمول عددی قابل نمايش نيست.)*
نكته: طبق اين ديدگاه، بعضی شبه علم ها، با افزايش دقت و فرموليزه شدن رياضياتی تئوريهايش، قابل تبديل به علم می باشند.