پیش از هرچیز تقاضا دارم از خامی مطلب و اصطلاحات غیر فنی من چشمپوشی کنید چراکه مطالعات بطور عام فلسفی و بطور خاص فلسفه ی علمی من بسیار اندک است. میتوانید مطلب را بیشتر سوال یک "علاقمند به فلسفه ی علم" بدانید تا هر چیز دیگر.
گزاره ی زیر آیا ابطال پذیر است؟
" تمام قوها سفیدند."
از نگاه ابطال گرایی پوپری، این گزاره تنها و تنها با یک مثال نقض قابل ابطال است. یعنی با مشاهده ی یک قوی سیاه، گزاره ی ما ابطال می شود.
من اما در مورد این استدلال دچار شک هستم.
موقعیتی را در نطر بگیرید که ما برای اولین بار پرنده ای را مشاهده میکنیم که بعدها قو خواهیم نامید. اولین کار مشاهده گر این است که آن آبجکت را توصیف میکند. مثلا آن موجود پر دارد. بال دارد. پرواز میکند. میتواند روی آب شناور بماند...
اما با افزایش مشاهده ی پرندگان دیگر با صفات مشابه، دامنه ی توصیفهای ما از پرنده محدود تر و خاص تر میشود. در عین حال با توصیف پرندگان دیگر بین آنها و پرنده ی مورد نظر تفکیک قایل میشویم. نتیجه ی این مشاهدات به نام گزاری و "طبقه بندی" می انجامد. بر اساس همین طبقه بندی هم پرندگان را از هم تمییز می دهیم. حال اگر در مشاهدات بعدی پرنده ای مشاهده شود که در هیچ یک از طبقه ها قرار نگیرد، طبقه ی جدیدی برای آن ایجاد خواهیم کرد.
بنا بر این، اگر این روند را بپذیریم، در مورد "قو" ی مورد نظر ما میتوان بعنوان مثال بیان داشت که یک پرنده ی دارای توان پرواز، توان شناوری... و البته "رنگ سفید" است. یعنی پرنده ای قو است که در طبقه ی قوها جای بگیرد و از ویژگیهای آن سفیدیست.
با این استدلال، بنظر من گزاره ی استقرایی "همه ی قوها سفیدند" ابطال ناپذیر است. چرا که اگر پرنده ای مشاهده شود که بسیار به قو شبیه باشد ولی رنگ آن سیاه باشد یا سفید نباشد در طبقه ی قوها قرار نمیگیرد و دیگر "قوی سیاه" اصلا قو نیست.
پ.ن: پوپر -اگر اشتباه نکنم- در جایی میگوید "مشاهده بدون فرضیه انجام نمیشود و ما از پیش مشاهدات خود را با یک فرضیه هدایت میکنیم" (نقل به مضمون). اما خود فرضیه در اغلب موارد هم از مشاهداتی دیگر برساخته میشود (در ادبیات علمی رشته ی تحصیلی من "مشاهدات یا مطالعات پایلوت").