در زمینه فمینیسم، کتاب های بسیار متفاوتی با رویکرد های مختلفی نوشته شده است که از میان آنها برخی جهت دار و البته برخی (تقریبا) بی طرفند. من به شخصه در میان کتاب های فارسی زبان، این کتاب را مناسب ترین کتاب دیده ام. این کتاب با نگاهی جامع به بررسی تمام نحله های ایجاد شده در تاریخ فمینیسم می پردازد و در مقام قیاس، آن را مورد تحلیل قرار می دهد. از نکات مثبت این کتاب این است که نیازی به پیش نیاز اطلاعاتی ندارد و هنگام بررسی هر مکتب، زیرساخت فلسفی آن را به طور خلاصه و مفید توضیح می دهد و از این نگاه، از حجمی از کتاب های پیشرفته تر، برای مبتدیان مسائل جامعه شناختی- فلسفی هم مناسب است.
نوشته ی پشت جلد:
فمینیسم جنبشی اجتماعی بوده که در جستوجوی پشتوانههای فلسفی، به مکاتب مختلفی رو آورده است. لیبرالیسم در عصر روشنگری، رمانتیسم در قرن نوزدهم، اگزیستانسیالیسم در نیمهٔ قرن بیستم، و چپ نو در دهههای شصت و هفتاد. کتاب حاضر در پی توضیح چگونگی اتکای فمینیسم به این مکاتب و نیز در پی پاسخ این پرسش است که تا چه حد اعتبار و کارآمدی و پایایی گرایشهای مختلف زنانهنگری متناسب با اعتبار و کارآمدی و پایایی مکاتبی است که پشتوانهٔ فلسفی آن بودهاند.