عفو و بخشش در فلسفه اخلاق و فلسفه ی دینی یکی از مباحث مهمی است که مخصوصاً در وجدان عمومی اجتماعی و دین بسیار شناخته شده بوده و یکی از صفات خداوند دین است .
انسانها در طول زندگی اعمالی مرتکب می شوند که به زبان دین گناه شناخته می شود و این گناه ها از ناحیه ی پروردگار بخشیده می شود و برای بخشوده شدن باید توبه کرد و درصدد جبران آن عمل برآمد .
اما آیا بخشش تا کجا همان معنای عرف دینی را دارد ؟ آیا خدای دین یا همان خدای ناشناخته ای که هنوز کشف نشده و در هاله ای از ابهام قرار دارد به واقع با توبه و طلب آمرزش انسان را به خاطر گناهی که مرتکب شده میبخشد ؟ آیا لازم است انسان برای رهایی از عواقب کردار خود از ناحیه ی خداوند بخشیده شود یا این یک امر درونی است و مربوط به خود انسان ؟
در دین اسلام نه تنها عذاب مقطعی و موقتی برای انسانهای گناهکار اشاره اکید شده بلکه به عذاب ابدی و جاودانگی هم اشارات زیادی شده است که البته درباره ی این یکی اختلاف نظرهایی هم بین متکلمین و علمای اسلامی هست ، برخی معتقدند عذاب ابدی امکان ندارد زیرا با بخشش خداوندی منافات دارد و برخی هم با استناد به برخی آیات قرآن و همچنین استدلالاتی که دارند گفته اند عذاب ابدی وجود دارد و ممکن است انسان به خاطر برخی اعمال خود به عذاب همیشگی دچار شود .
باید دید اساساً بخشش یعنی چه ؟ و چه اقتضایی دارد ؟ چگونه می توان بخشید و آیا انسان می تواند دیگری را ببخشد یا خیر ؟ آیا خداوند انسان را می بخشد یا لزومی بر این کار نیست ؟
به نظر می رسد با توجه به اینکه هر عمل زشتی که انسان نسبت به سایرین یا خودش مرتکب می شود درواقع ارائه کننده ی نفرت هایی است که مانند انرژی های منفی به سمت دیگران یا خود شخص صادر می گردد و این انرژی ها در انسانها تاثیرات بد و آذار دهنده ای دارد .
کسی که دیگری را در ملا عام و جلو دیگران مسخره می کند درواقع دیگری را تحقیر کرده و این حس منزجر حقارت را در او ایجاد می کند . فردی که تحقیر شده دچار عذاب درونی می شود که شاید هیچگاه نتواند آنرا فراموش کند . تکلیف کسی که او اینچنین تحقیر کرده چیست ؟ آیا اگر فردی که تحقیر شده طرف مقابل را ببخشد آن طرف مقابل واقعاً بخشیده شده است ؟ می گوییم خیر این خیال خامی است که نمی توان بدان اعتماد کرد .
کسی می تواند دیگری یا دیگران را مورد عفو و بخشش قرار دهد که اول خودش در درون خودش توانایی پذیرش نفرت را داشته باشد . کسی که می تواند متنفر بشود هم می تواند ببخشد درغیراینصورت کسی که نمی تواند نفرت را به درونش راه دهد نمی تواند هم ببخشد و به عبارتی صفت بخشندگی بر او بار نمی شود .
آیا می توان گفت خداوند بخشنده است ؟ می گوییم خیر ، زیرا خدایی که خالق کلیت کهکشانهاست مانند انسان قلبی ندارد که نفرت در آن جای گیرد و قطعاً این حالات احساسی در موجودی چون انسان قابلیت تحقق پذیری دارد .بنابراین خدایی که نمی تواند متنفر بشود نمی تواند هم بخشنده باشد پس بخششی از جانب خداوند نسبت به اعمال و رفتار زشت انسانها وجود ندارد و نمی توان از او انتظار داشت که گناهان دیگران را ببخشد .
بنابراین بخشش تنها از ناحیه ی موجوداتی قابلیت تحقق دارد که بتوانند احساسات مختلف چون نفرت را در خود داشته باشند و همین هایند که می توانند بخشنده باشند .
اکنون بین این انسانها آیا بخشش دربرابر زشتی های دیگر امکان پذیر است ؟ آیا انسانها می توانند یکدیگر را ببخشند ؟ بازهم می گوییم خیر ! انسانها نمی توانند دیگران را ببخشند . چرا ؟
انسانها به عنوان موجوداتی که می توانند متنفر بشوند تنها توانایی بخشش نسبت به خود را دارند و تنها می توانند خودشان را ببخشند . و هرکس دربرابر زشتی ها و ظلم های دیگران تنها می تواند خودش را ببخشد و آن دیگری که ظلم نموده هم نباید انتظار بخشش از ناحیه ی مظلوم را داشته باشد بلکه باید منتظر باشد تا ببیند کی میتواند خودش را ببخشد .
انسان با هر زشتی که نسبت به دیگری مرتکب می شود درواقع یک انرژی منفی به سمت آن دیگری ارسال نموده است و این انرژی اگر توان ورود به دیگری را داشته باشد موجبات آذردگی خاطرش را فراهم خواهد ساخت . بنابراین در اینجا هم ظالم و هم مظلوم هردو گناهکارند ، ظالم به خاطر نفرت که از خود ساطع نموده است و مظلوم به این خاطر که اجازه داده تا نفرت به حیطه اش راه یابد . پس هردو دچار اشکالند ، اولی به این خاطر که اراده به نفرت ورزی نموده و دومی به این خاطر که ظرف وجودی خود را آنقدر کوچک نگه داشته که نتوانسته دربرابر زشتی دیگری موضع درستی اتخاذ کند و زشتی های دیگری را به درون خودش راه داده است .
به همین خاطر فرد الف که نفرتی به سمت به فرد ب فرستاده است وقتی به زشتی عمل خود آگاه شود دچار عذاب وجدان خواهد شد و فرد ب به این خاطر که نفرتی را به خود راه داده عذاب می کشد اما نه عذا وجدان بلکه عذابی روانی به خاطر ورود یک عنصر زشت به درون خودش . آیا اگر شخص ب شخص الف را ببخشد الف بخشیده می شود ؟ خیر ، زیرا امکان ندارد کسی دیگری را بتواند ببخشد و بخشش صرفاً مختص خود فرد است و فرد تنها می تواند خودش را ببخشد . این بخشش با حذف نفرتی که به درون راه یافته است امکان پذیر است و نه کار خداست و نه کار کسی که به او ظلم نموده ایم .
چرا می گویند دیگران را ببخشید ؟ گذشت داشته باشید ؟ به این خاطر است که درواقع ما دیگران را نمی بخشیم بلکه با گذشت ، خودمان را می بخشیم و خودمان را از شر نفرتی که آن دیگری به ما داده رها می کنیم . مادام که انسان نتواند سرخوردگی که از سوی دیگری ایجاد شده را فراموش کند نتوانسته دیگری را ببخشد درواقع نتوانسته خودش را ببخشد و همچنان به خاطر زشتی دیگری که به خود راه داده دچار عذاب است .
اما آن دیگری که نسبت به شما زشتی مرتکب شده درصورتی بخشیده می شود که بتواند خودش را ببخشد . اگر ظالم بتواند بعد از آنکه به زشتی عمل خود آگاه شده خودش را ببخشد بخشوده شده است حتی اگر مظلوم نتواند ببخشد زیرا مظلوم هم تنها می تواند خودش را ببخشد پس بخشودگی اش ارتباطی با ظالم ندارد .
با این بررسی روشن است که بخشش ارتباطی به دیگران ندارد بلکه مربوط به خود فرد است و تنها باید باید خود را بخشید و بخشش دیگری به عهده ی خودش است .
انسانهای بزرگ نفرت را به درون خود راه نمی دهند که بخواهند بخشنده باشند پس بخشندگی از آن کسانی است که نفرت را به قلب خود راه می دهند .
اما درباره ی عذاب ابدی که در دین مطرح است باید دید آیا تا چه حد با توجه به پذیرش سناریوی دین می توان این نظر را مقبول دانست . همانطور که گفتیم خدا نمی بخشد زیرا نفرتی ندارد که بخواهد آنرا ببخشد . و کسی که باید ببخشد خود فرد است و اگر خود فرد نتواند خودش را ببخشد هیچگاه بخشیده نخواهد شد .
مثالی می آوریم : اگر شما عزیزترین کسی را که در دنیا دارید با دستان خود به طرز فجیعی بکشید آیا می توانید هیچگاه خودتان را ببخشید ؟ اگر کسی مادر یا پدر خود را یا کودک خود یا معشوق خود را گردن ببرد آیا میتواند خودش را ببخشد ؟ از آنجا که بخشش اینان سودی به حال این فرد ندارد این درواقع خودش است که باید خود را ببخشد . آیا امکان دارد که این فرد بتواند خودش را ببخشد ؟
به نظر می رسد ممکن نیست . پس اگر نتواند خودش را ببخشد به نظر می رسد عذاب همیشگی ممکن است درصورتی که انسان را موجودی جاودانه بدانیم . از خدا هم انتظاری نیست زیرا خدا بخشنده نیست چه آنکه نفرتی از کسی که ظلم می کند بر دل نمی گیرد .
نکته : توجه داشته باشید که اعتراض کردن در برابر زشتی های دیگران به این معنا نیست که زشتی های دیگران را به درون خود راه داده ایم بلکه به معنای واکنش صحیح دربرابر ظلمی است که باید دربرابرش ایستاد .