مقام و جایگاه تعلیم و تربیت در اندیشه فارابی
فارابی از آن دسته اندیشمندانی است که معتقد است کمال وجودی انسان از ابتدا در وجودش بالفعل نمی باشد. بنابراین می گوید: در فطرت هیچ انسانی از ابتدای آفرینش او کمال وجود ندارد، چون فطرت ترکیبی از امور متضاد است. به نظر فارابی از آنجا که مقصود وجود انسانی رسیدن به سعادت است و برای رسیدن به این مقصود مهم نیاز به شناخت عوامل و وسائطی دارد بنابراین لازم است در مسیر صحیح تعلیم و تربیت قرار بگیرد تا این عوامل را بشناسد و از راه آن ها به سعادت برسد.
بعد از مشخص شدن مقام تعلیم و تربیت در اندیشه فارابی، باید در خصوص جایگاه این امر مهم نیز در نزد او به بحث پرداخت. برای فارابی تعلیم و تربیت امری دولتی است و او این موضوع را در برخی از آثار خویش بیان کرده است.
1- دولت ها موظف هستند اخلاقیات مردم را اصلاح کنند و برای ترویج ارزش ها در جامعه بکوشند.
2- دولت ها باید شهروندان و جامعه را به سوی سعادت سوق دهد.
3- دولت ها موظف هستند همه شهروندان را ارشاد و هدایت کنند.
4- تعلیم و تربیت اهل مدینه وظیفه دولت هاست.
برای فارابی مدرسه مکانی اجتماعی(دولتی) است. او معتقد است مدرسه وسیله ای است برای رسیدن انسان به هدف که همان سعادت است، در این محیط گروهی هم رای و همکار که خواهان رسیدن به سعادت هستند جمع شده اند و در مقابل اهداف خویش به صورت فردی و جمعی احساس مسئولیت می کنند، در مدرسه فارابی سرنوشت همه شاگردان به هم مرتبط است.(میرزا محمدی،1384، ص56).
تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی:
فارابی در فلسفه تربیتی خود اصطلاحاتی را به کار برده است که عبارتند از:
تعلیم: از نظر فارابی تعلیم یعنی ایجاد فضایل فطری در امت ها و مدینه ها از طریق اقوال(میرزا محمدی،1384، ص56).
به نظر او تعلیم دو گونه است: یکی تعلیم عامه مردم از طریق اقناع و دیگری تعلیم خواص از طریق برهان. نیاز به صناعت تعلیمی برای خواص و عوام پدیدار گشت که تعلیم خواص بر برهان و تعلیم عوام بر طرق جدلی یا خطابه ای یا شعر. به طور کلی برای فارابی تعلیم جنبه نظری تعلیم و تربیت است.
تادیب: از نظر او تادیب یعنی ایجاد فضایل اخلاقی و صنایع علمی در میان امت ها و مدینه ها است. برای فارابی تادیب از راه تاثیر اراده شخص ادب کننده در جان فرد ادب شونده با تمرین از طریق آموزش عملی برای رسیدن به افعال معینی صورت می پذیرد. تادیب دو نوع دارد اقناعی و اجباری(ضرورت دارد کع افرادی از اهل فضایل و اهل صنایع یعنی متخصصان نظری و فنی، امت ها و مدینه ها را تادیب کنند و مسئولیت تادیب از طرف حاکم به آن ها واگذار شود. یک طائفه دیگر مسئولیت تادیب کسانی را که جز با اجبار نمی پذیرند بر عهده گیرند. به طور کلی برای فارابی تادیب، جنبه عملی تعلیم و تربیت است.
تسدید: از دیگر اصطلاحاتی که در فلسفه تربیتی فارابی وجود دارد تسدید می باشد. تسدید یعنی رای محکم بر اساس تحقیق و دقت فراوان که از راه تعلیم و تربیت حاصل می شود(میرزا محمدی،1384، ص56).
تهذیب: برای فارابی تهذیب یعنی اصلاح نفس از اخلاق زشت. شایسته است پیش از تعلیم فلسفه، اخلاق نفسانی اصلاح گردد تا شوق متوجه فضیلت حقیقی شود. و این هم با اصلاح عملی اخلاق صورت خواهد گرفت.
تقویم: برای فارابی تقویم به معنای قوام بخشیدن و محکم کردن(تثبیت) رفتار شاگرد می باشد.
تمرین: به نظر فارابی برای تحصیل سعادت باید به ریاضت نفس و تمرین پرداخت. وی معتقد است بر مردم واجب است که در راه شناخت حقایق و تحصیل فضایل ریاضت نفس و تمرین را پیشه کنند تا حقیقت قانون را به خوبی بشناسد و در راه حق قدم بر دارد(میرزا محمدی،1384، ص57).