برنتانو از فیلسوفان و روانشناسان معروف تجربه گرا ، جدا از اینکه یکی از استادان مهم هوسرل به شمار می آمد تاثیرات زیادی را نیز بر فلسفه و فیلسوفان هم دوران و بعد از خود گذاشت . او شاگردان بسیاری نیز تربیت کرد که آنها نیز اغلب از فیلسوفان و روانشناسان صاحب اثر و موثر درتفکرات و اندیشه هایی بودند که بر روی آنها کار می کردند، از جمله آنها می توان به کازیمیر تواردوسکی (1) ، الکسیوس ماینونگ (2) و یا ون ارنفلز(3) اشاره کرد .
برنتانو با الهام از تجربه گرایان انگلیسی نظیر هیوم و میل ( و حتی پوزیتویست های فرانسوی مانند کنت و ماخ ) به نقد ایدئالیسم آلمانی ( که آن را نشانه انحطاط فلسفه و نوعی عقل ستیزی می دانست ) پرداخت . او صریحا ً مقدمات ایدئالیسم و این تصور که مدعی است موضوع اصلی روانشناسی " روح " ( Geist ) کلی و انتزاعی است که مسیر خود را در درون جهان ادامه می دهد را رد می کند .
به نظر او آغاز کار روانشناسی ( مانند هر علم دیگری ) باید مورد فرد ( Individual ) باشد که شخص محقق ، به آن علم مستقیم و بی واسطه دارد . بدین ترتیب او روش " درون نگری " ( Introspectionism ) را که غالبا ً در روانشناسی ِ تجربی مدافعان فراوانی داشت را رد می کند و " ادراک درونی " ( Inner Perception ) را جایگزین آن می کند .
برنتانو معتقد بود که فلسفه جدید چیستی اعمال روانی را بدرستی درک نکرده است و بنابراین سعی در بنیان نهادن فلسفه بر اصول روانشناسی تجربه گرایانه کرد و بدین منظورو با کمک گرفتن از اصول روانشناسی ، برای پدیده های روانی وجودی واقعی ، اما برای جهان فیزیکی وجودی صرفا ً پدیده ای یا نمودی قائل شد .
بدین ترتیب یکی از آراء مهم او در این زمینه چنین شد که : " پدیده های فیزیکی فقط به صورت پدیده ای ( Phenomenon ) وجود دارند " (4) یعنی دلیل ما برای وجود اوبژه های ( Objects ) خارج از ذهن در وهله اول خطور و راهیابی آنها در ادراک ( Perception ) است و به طور کلی می توان گفت که " پدیده های فیزیکی وجودی غیر از وجود قصدی ( Intentional Existence ) (5) ندارند " . Brentano
در واقع به زعم برنتانو پدیده های فیزیکی فقط به عنوان اجزای وابسته ای از اعمال روانی به آگاهی ( Consciousness ) در می آیند و بنابراین می توان گفت که " همه پدیده ها را باید درونی ( Inner ) نامید " .
همانطور که می بینید ، اینجا شروع یک تحویل ( Reduce ) به ادراک درونی تمام عیار است که آثار آن در فلسفه هوسرل به یک تحویل به پدیدارشناسی ( به صورت " خود گرایانه " Egoism ) نمایان می شود .
حال برنتانو برای پاسخ به سوالهایی نظیراین که : آنچه که به آن در مواجه با محتوای آگاهی خود ( و یا محتوایی که از ادراکات خود از هر چیزی داریم ) علم میابیم چیست ؟ و یا اینکه چگونه عالِم و معلوم از هم متمایز می شوند ؟ و ... به نظریه پردازی و تبیین و توجیه می پردازد .
این نظریه پردازی ها بر اساس بعضی از اصولی است که در بالا به آن اشاره رفت ، بعلاوه ابزارهای دیگری مانند حیث التفاتی ( Intentionality ) یا محتوای ذهنی ( Mental Content ) یا محتوای التفاتی ( Intentional Content ) و ... که اغلب وام گرفته ازمباحثی در قرون وسطی بود و برنتانو به نوعی دیگر و با نظرگاهی استوارتر آنها را وارد فلسفه خود کرد و به کار گرفت ، که در نوشتار بعدی به مروری بر آنها می پردازیم . (6)
پانوشت ها :
1) Kasimir Twardowski (1866-1938) پدر فلسفه لهستان و از پژوهندگان متافیزیک و فلسفه زبان بود.
2) Alexius Meinong (1853-1920) از فیلسوفان ایدئالیست ، که " نظریه ابژه ها " را وضع کرد که از بحثها و درگیری های نظری او با راسل بر سر وجود های متقرر ماینونگ و وصفهای معین راسل مطلعید.
3) Christian Von Ehrenfels (1859-1937) از روانشناسان به نامی که " روانشناسی گشتالت " را بنیان نهاد.
4) Franz Brentano, Psychology from an Empirical Standpoint. New York, Routledge & Paul, 1943, p.92.
5) درباره حیث التفاتی یا قصدمندی ( Intentionality ) در نوشتار بعدی مروری کوتاه خواهیم کرد . این مفهوم در فلسفه ذهن در کنار مفاهیمی مانند آگاهی ، شخصی بودن حالات ذهنی و علیت ، از جمله چهار بحث مهم در فلسفه ذهن و به خصوص دوئالیسم هستند.
6) پاره ای از نوشتار ارائه شده برگرفته از کتاب های : هوسرل در متن آثارش، نوشته : عبدالکریم رشیدیان از انتشارات : نشر نی ؛ و همینطور کتاب : تاریخ محتصر فلسفه جدید، نوشته : راجر اسکروتن است .