(قسمت دوم) درسگفتارهای دکتر سلیمان حشمت برای درس زیباشناسی یونان و روم
به نام خدا
هنر ظهور اسم خلاق الهی است برای انسان. همواره هم سنت توحیدی و هم سنت شرک در عالم وجود داشته است. جشن فارسی با یشن و یشت و یسن همریشه است. مزدیسنا= مزد یعنی ستایش و پرستش خدا؛ ت و نون در فارسی به هم تبدیل میشوند: یشن و یشت به معنای جشن هستند. جشن یعنی ستایش خداوند= یعنی پرستش خدا؛ جشن گرفتن یعنی در آن روز ایزدی را میپرستیدند. ایزدی را ستایش میکردند. الهگان جاودانهاند اما انسانها میرا هستند. انسان برای اینکه از این میرایی بیرون بیاید در روزهایی که اتفاقی جاودانه افتاده است جشن میگیرند. جشن ازدواج: جشن دو انسان به این دلیل که این پیوند مدام تکرار میشود و خدا را ستایش میکنند ایزدی را که ایزد پیوند دهنده ازدواج و زناشویی است. انسانها با اینکه جاودانه نیستند اما اموری جاودانه را در زندگی تکرار میکنند تا وجهی از ابدیت و خلود در زندگی آنها تکرار شود. لذا انسانها امروزه جشن ندارند. بلکه پارتی میگیرند. دیونوزیوس در جشن و عزا ستایش میشد. ایزد باروری، شرابخواری و هیجان بوده است. ایزد خون، شراب، باروری، سرمستی؛ در روم دیونوسوس (DIONYSUS) تبدیل به بابکوس میشود. این هیجان میتواند اثر شادی و یا اثر غم باشد که در تراژدیها وجود دارد.
فاصله میان انسانها و خدایگان هیچگاه نباید برداشته شود. تنزیه یونانی علی رغم این تشبیه آن است که این فاصله از بین نرود. پرومته است که باعث میشود این فاصله از بین برود و انسان عصر جدید انسانی است که دعوی جاودانگی میکند و این فاصله را از میان برمیدارد.
تربیت با کودکی و بچگی همراه است. پایدوس با بچه هم ریشه است. پایدیا= تربیت. موییرا فرزند شب (تاریکی و خفاء) است و سرنوشت انسانها در خفا رقم میخورد. ایزدان در واقع همان عقول طولی و عرضی یا ارباب انواع در فلسفهاند که بعد به جنس و فصل در منطق تبدیل میشود. موئیرا سرنوشت قهرمانان را رقم میزند و هر قهرمانی در نهایت به آن دچار میشوند هرچند در تکاپو افتند و آنرا طرد کنند.
داستانهای ایرانی مانند رستم و سهراب، که ایزدهای مرد و زنی دارند، اما دیگر ایزد نیستند. در داستانهای ایرانی همه ایزدها تسلیم اهورامزدا هستند. برخلاف داستانهای یونانی که زئوس خود گناهکار است و خدایگانش نیز گاهی او را فریب میدهند.
اول کسی که صریحا به یک ایزد قائل است کسینوفان است. فرق ملائکه و فرشتگان که در زرتشتی ایزدان نامیده میشود. یز یا یج سانسکریت همه از یزدان گرفته شده است.
کیومَرِتَه (زنده میرا)---کیومرث، حی ناطق مائت. .دو گونه کیو داریم. جاودان (ایزد) و میرا(کیومرته)
امشاسپند: بهمن (صادر اول) وهمن (منیدن یعنی اندیشیدن، اندیشه نیک)، (اردیبهشت---- ارتو (ORTO) (ارتوس یونانی) اردی: راستین، صدق، (سودوس یعنی دروغ، کذب)، اردی به هست: موجود نیک به راستی، (شین و سین در فارسی به هم تبدیل میشوند). خرداد، اَمُرداد، شهریور، اسفند (این هر شه روحانیون و کاتوزیان –همان فرشتگان- هستند.) کاتوزیان یعنی منسوب به فرشته، روحانی. آخوند= آقا خوانده. به این ایزدها بغ هم گفته میشد.