سیری در تعلیم و تربیت ایران باستان 1
دکتر اسدالله بیژن
مطالعه تعلیم و تربیت ایران باستان یعنی ایران قبل از حمله اعراب، از آن جهت که ریشه و اصل بسیاری از آداب و عادات ملی ما را روشن می کند، بسیار مفید و جالب توجه است. یکی از وجوه اهمیت این تحقیق این است که ایرانیان در طول 12 قرن غالبا مقتدرین مردم دنیا بوده و وسیله اختلاط و ائتلاف مدنیت های گوناگون گردیده و تمدن بشر را به طرف ترقی سوق دادند. دارای زبان و مذهب و صنایع و فرهنگی شدند که موجب اقتدار و شهرت آنان در دنیای قدیم گردید و انظار ملل قدیمه را به تعلیم و تربیت آن ها جلب نمود. از نتایج بزرگ تربیتی ایرانیان یکی این است که ملت کوچکی را فرمانفرمای دنیا نمود و معاصرین این ملت جملگی عظمت ایران را نتیجه حسن تربیت ایرانیان دانسته اند. با این همه اهمیتی که تحقیق در تاریخ تعلیم و تربیت ایران برای ما در قبل از اسلام دارد متاسفانه اطلاع کامل و اسناد کافی در آن باب بسیار نادر و کمیاب است و همین فقدان مدارک در باب دوره ممتد ایران پیش از اسلام است که باعث درهم فشردن تمام دوره قبل از اسلام در یک مبحث گردیده و سبب شده است که محققین بسادگی در باب این دوره ممتد که خود به ادوار تاریخی مهمی تقسیم می شود بحث نمایند. ولی ما علاوه بر اینکه بدین تقسیم اهمیتی نمی گذاریم چون از نظر تربیتی تحقیق ساده و کلی از تمام دوره قبل از اسلام بی فایده و بلکه مخل مقصود است آن را چنین تقسیم می کنیم:
1- تعلیم و تربیت ایرانیان اوستایی یا باختری که دوره آن را دوره کیانی نیز گفته اند. اینان در قسمت علیای ایران شرقی خاصه بلخ و سغد و خوارزم میزیسته و مدنیتی خاص داشته اند که با اعصار دیگر ایران باستان نمی توان آمیخت.
2- تعلیم و تربیت ایرانیان مادی که چون در مجاورت آشور و بابل میزیسته اند و در بعضی امور از دسته اول ممتازند و نیز از آن جهت که اولین دودمان سلطنتی ایرانیان را تشکیل داده اند باید حتی الامکان تمدن و تربیت ایشان را جداگانه مورد تحقیق قرار داد.
3- تعلیم و تربیت ایرانیان هخامنشی. این دوره اگرچه دنباله دوره مادی است لیکن بر اثر اهمیت و تاثیری که این دتسه در تمدن جهان دارند و نیز از آن جهت که بر اثر تماس با ملل مختلفه گیتی مدنیت خاص و عادات و آداب تازه ای به وجود آورده اند باید در تعلیم و تربیت ایشان نیز جداگانه به تحقیق پرداخت.
4- تعلیم و تربیت دوره اشکانی(پارتی) که چون پس از تسلط یونانیان بر روی کار آمدند و از طرف دیگر خود خصوصیات قومی خالص ایرانی داشتند و نیز تا حدی مقلد هخامنشیان بودند تا انداز ای می توان گفت تمدن تازه ای با خصویات جدید ایجاد کرده اند. این دوره را نیز نمی توان با ادوار دیگر آمیخت و بسادگی بدان نظر افکند. ایرانیان این دوره توانسته اند با دولت مقتدر و عظیمی که جهان را به وحشت انداخته بود به مقابله و مقاومت برخیزند و ایشان را همچون جانشینان یونانی اسکند از سرزمین خویش برانند و از این روست که مطالعه در تربیت ایشان باید فصلی جدید در تاریخ تعلیم و تربیت ایران باز کند.
5- تعلیم و تربیت دوره ساسانیان. اهمیت این دوره چه در تاریخ سیاسی و چه در تاریخ اجتماعی، علمی، ادبی و تربیتی ایران بر هر کسی که حتی با نظری سطحی به تاریخ قبل از اسلام ایران بنگرد روشن می شود. این دوره را باید از دو جهت بسیار اهمیت داد: نخست آنکه تمدن ایران در قرون اولیه اسلامی به شدت تحت تاثیر تمدن این دوره است، چه اعراب پس از تسلط بر ایران از نظر احتیاج موجب تمدید و پیشرفت بازمانده تمدن سابق آن گشته و سنن ایران با تغییر اسم در تمدن اسلامی باقی ماند و مخصوصا در دوره عباسی معمول شد و در دوره فترت علم و ادب اروپایی در قرون وسطی فرهنگ ایرانی به اسم تمدن اسلامی تسلسل مدنیت بشر را حفظ نمود. به فتوای متفکرین، عرب تازه نفس فقط به کالبد خسته سیاسی ایران سلطه یافت ولی ایران روح عرب بدوی را مقهور مدنیت خود ساخت و اسلام در ضمن اشاعه تمدن ملل مغلوب خود وسیله اشاعه تمدن و فرهنگ ایران نیز گردید و امور کشورداری و مواسات و آداب و آئین علوم و حتی لباس خلفاء جملگی تمدید مدنیت ایران بود. به استثنای زبان و دین و نژاد، خلفای عباسی در هر جنبه دیگر سبک تمدن ساسانیان را معمول داشتند.