مقدمه1.
خطا= یعنی عدم مطابقت با واقع
صحیح=مطابفت با واقع
2.تعریف علم حضوری و علم حصولی
علم حضوری=علم حضوری یعنی نفس معلوم نزد عالم حاضر باشدو معلوم را بدون واسطه درک کند
علم حصولی=یعنی نفس معلوم نزد عالم حاضر نباشد و معلوم را با واسطه(صورت ذهنی و...) درک کند.
برهان عدم خطا پذیری علم حضوری
1)در علم حضوری مطابقت معنا ندارد
2)خطا وقتی مصداق پیدا می کند که مطابقت یا عدم مطابقتی باشد
نتیجه:در علم حضوری خطا معنا ندارد
اشکالات به استدلال
اشکال به مورد1:
من به تعریف اشکال ندارم اما به این اشکال دارم که آیا این علم مصداقی در ما دارد یانه مثلا می گویند انسان به احساس گرسنگی یا تشنگی علم حضوری دارد اما اشکال های من این است که:
اشکال1.شاید واسطه بین من و ادراک گرسنگی باشد که من نمی دانم و در نتیجه خود معلوم نزد من حاضر نباشد بلکه معلوم با واسطه نزد من حاضر باشد که می شود علم حصولی که در آن احتمال خطا وجود دارد.
اشکال2.شاید ما در هر مصداق علم حضوری خیال می کنیم خود واقع نزد ما حاضر است در حالی که در واقع حاضر نیست
اشکال3.به نظر من اصلا علم حضوری ای نداریم چون ما فقط به وسیله قوه ادراکی خود درک می کنیم و همین قوه ادراکی واسطه ادراک گرسنگی است لذا احتمال خطا در اینجا مطرح است چون از کجا معلوم که ایم قوه ادراکی خراب درک نکند اصلا خود معلوم نزد قوه ادراکی حاضر باشدها ولی قوه ادراکی ما خراب است و یک چیز دیگر به ما گزارش می کند.
اشکال به مورد2:
شما خطا را تعریف می کنی به عدم مطابقت با واقع و صحیح را به مطابقت با واقع خب طبق تعریف شما مشکلی نیست اما طبق تعریف من مشکلی پیش می آید:تعریف من:
خطا= عدم واقعیت صحیح= واقعیت
دیگر در اینجا علم حضوری هم داخل می شود چون هانطور که در علم حضوری مطابقت معنا ندارد در اینجا هم مطابقت معنا ندارد.
اشکال به کل برهان
اشکال1:.وقتی این برهان صحیح می باشد که اثبات شده باشد اجتماع نقیضین محال است وقتی شما می گویید در علم حضوری خطا معنا ندارد اگر احتمال داشته باشد که در عین این که خطا معنا داشته باشد خطا معنا نداشته باشد دیگر نمی شود به علم حضوری اعتماد کرد پس شما باید قبل از اقامه این برهان اثبات کنید اجتماع نقیضین محال است
احتمال پاسخ:نگویید اجتماع نقیضین محال است بدیهی است چون در اینجا سؤال می شود که چرا بدیهیات مطابق واقعند به صرف اینکه من بدون استدلال آن را می پذیرم که دلیل نمی شود بر تطابق با واقع .لذا آیت الله مصباح به این اشکال پی برده اند و در درس19 آموزش فلسفه با ارجاع بدیهیات به علم حضوری این مشکل را حل می کنند .پس شما نمی توانید در اثبات خطاناپذیر بودن علم حضوری ما را به چیزی ارجاع دهید که مطابق واقع بودن خود او متوقف بر خطاناپذیر بودن علم حضوری است چون دور پیش می آید.
اشکال2.خود این برهان یک قیاس شکل اول است و منتج بودنش بدیهی است وباز اشکال قبلی در این جا مطرح است که خود بدیهیات تکیه شان به علم حضوری است و...
احتمال پاسخ:
استدلالات ما در بحث شناخت شناسی تنبیهی است لذا آقای حسین زاده در کتاب پژوهشی تطبیقی در معرفت شناسی معاصر ص205 می گویند:
راه حل مذکور و مباحثی مانند آن استدلال واقعی نیست بلکه صرفا تنبیهی بوده اشخاص را متوجه درون خود می کند تا باتأمل در درون راه حل فوق را خود بیابند و بر آن صحه گذارند.درواقع این گونه استدلال ها به اشخاص کمک می کند تا خود ،این استدلالها را بیابند ؛نه اینکه از را استدلال بیابند.
اشکال:
اشکال این است که ما همتنطور که در ابتدا از شما پرسیدیم چه تضمینی است که گذاره هایی که عقل ادراک و تصدیق می کند مطابق واقع است در این جا هم از شما می پرسیم از کجا معلوم آن چه انسان در درون خود می یابد مطابق با واقع باشد؟